محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
وب خاطرات داداشیوب خاطرات داداشی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه سن داره

خاطرات داداشی :)

محمد حسین عزیزم این صفحه رو میزنم تا وقتی بزرگ شدی شاهد رشد خودت و احساسات من بشی یه هدیه کوچولو از طرف خواهری:)

welcome

سلام😊 

خیلی خیلی خوش امدید 💞🌹

امیدوارم لحظات خوشی رو با این وبلاگ داشته باشین و مارو کلی با پسندها و کامنت هاتون خوشحال و حمایت کنید👏💗

بای بای مای بیبی( با کلی اذیت البته)

سلام داداش گلم سلام زندگی دوباره من رفتم و ننوشتم و تو خداروشکر کلی تغییر کردی کلی بزرگ شدی انقدر که نمیدونم با چه ترتیبی عکس هاش رو بزارم یا درموردشون چه توضیحی بدم اول از همه که دانشگاها حضوری شده و من درگیر امتحانام وقتی میام میگی عاطی مدرسه بودی دایره کشیدی درس خوندی؟ بعد اینکه کیبوردم مشکل پیدا کرده و بهانه ی جدید پیدا کردم برای ننوشتن پس هرچه از دل براید مینویسم و عکس هارو میزارم محمدحسینم این مدت با مای بیبی خداحافظی کردی(۲سالو ۷ماهگیت) کرمانشاه رفتی برای عقد دایی شمال رفتی خیلی اتفاقی و بدون برنامه ریزی حرف زدن و جمله بنویت خداروشکر خیلی کامل تر شده خیلی میگی دل درد دارم سشوار برام روشن کنید نمیدونیم چقدر بهانه هست چقدر وا...
16 خرداد 1401

تولد 2سالگی

سلام نازنینم😍 دیروز دو سالگی رو پشت سر گذاشتی😍 حال و احوالم رو نمی تونم نوصیف کنم درست مثل موضوعاتی که انقدر عمیقن از لحاظ معنوی که نمیشه به راحتی توصیف کرد فقط می تونم بگم دیروز و امروز از بهترین روزهای زندگیم بود با اینکه پر از فعالیت بود برای پروژه ی عکاسی از جنابعالی که شعارش از من بود عملش از مامان و خواهر بزرگه😊 هرچند که این پروژه با نتیجه ی خیلی مطلوبی رو به رو نشد ولی شد جزوی از خاطرات شیرین ما😪 عزیز دلم هفدهم مهرماه از 2سال قبل مفهوم جدیدی برای ما پیدا کرده امیدوارم همیشه سلامت باشی و تا ابد این روز رو همه کنار هم با شادی جشن بگیریم😍 خدایا ارامش و خوشحالی و سلامتی رو برای همه ادم های دنیا قرار بده و پایدار نگ...
18 مهر 1400

تابستون

سلام خان داداش از  این به بعد ماشالله انقدر همه چی پشت سر هم اتفاق میوفته که نمیتونم ریز بنویسم فقط دور روزه که میگی عاطی و بلاخره داری صدام میکنی  خیلی شیطون شدی باهم قایمموشک بازی میکنیم دائم میگی دده بریم بیرون خلاصه که هر روز انقدر گریه میکنی که مجبور میشم ببرمت بیرون این عکسارو هم چند روز پیش ازت گرفتم به عنوان عکس های تابستونی که خودم خیلی دوستشون دارم راستی خیلی خیلی اذیت کردی و کلی خسته شدم اینجاهم کاشان رفته بودیم 😍 خلاصه که محمدحسین خیلی دوست دارم ایشالله که انسان خیلی خوبی بشی و من مطمئنم که میشی🍓 ...
10 تير 1400

عکاسی!

یکی از هنری ترین عکس هایی که گرفتم از جنابعالی بااختلاف😍 فقط اون قطره های سر انگشتات😘 مثل اینکه این عکس امشب بهانه ایی شد که بگم از این چند روز 2روز پیش اومدی توی اشپزخونه و گفتی داغو من متوجه نشدم مامان گفت بقلش کن ببین چی میخواد بقلت کردم چاقو رو برداشتی و فهمیدیم که که به شکل خودکار اسم چنین چیز خطرناکی رو یادگرفتی دیگه اینکه کلید های خونه و سوییچ های بابا از دست تو امنیت ندارن دستمونو میگیری و میبری نزدیک در و میگی بابا یعنی وسایل بابارو بدید اگرهم ندیم میشینی زمین و شروع میکنی به گریه کردن چون اونارو حق خودت میدونی حتی گاهی وقتی ازت میگیریم میگی منه یعنی برای منه راستی مامان برای واکسن 18ماهگی برد شمارو میگفت گریه کر...
5 ارديبهشت 1400

13 به در

داداش قشنگه دیروز بعد از ناهار رفتیم باغ عمه جون و کلی خوش گذشت انقدر که تا مزاحمت میشدیم اخماتو میکردی توهم و نمیزاشتی عکس بگیریم که خوب نتیجش شد چندتا عکس اخمالو برای اینکه جنابعالی بری سراغ بازی دو نکته یکی اینکه وقتی دستاتو میگیرم انقدر قدرت پیدا میکنم که میتونم با دیو هفت سر هم بجنگم دومین نکته اینکه جدیدا بوس کردن یاد گرفتی بلد بودیا ولی 3روزه که یاد گرفتی لب هاتو جمع کنی و به قول بابا صدا دار بوس کنی اخ که بابا چه کیفی میکنه و من از اون بیشتر چون تا بهت میگم بابا رو بوس کن زودی میری بوسش میکنی و چه قدرتی از محبت تو بیشتر همین دیگه و اینکه یادت هست که عاشقتم ...
14 فروردين 1400

پاییز

یه روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدیم عجب روز پاییزیی  زمین پر از برگای خوشگله بارونم نم نم میباره هواهم که عالیه  چه ایده ایی بهتر از اینکه بریم عکسای پاییزی بگیریم؟ و ین شد عکسات😍 امیدوارم که هر روز انقدر زیبا و پر از انرژی مثبت باشه داداشی عکس برای ابان 99 هست ...
23 اسفند 1399

چه کارایی بلدی؟

سلام داداشی این پست اختصاص پیدا میکنه به پیشرفتات و کارایی که بلدی در 1 سال 5ماهگی حدود 3ماهه که میگیم بزن قدش و خوب میزنی قدش😐😂 2روزه که یاد گرفتی وقتی میگم لالا کن میخوابی زمین میگی دالی 3 روزه که یاد گرفتی بگی پیشی وقتی میگیم بگو میو میگی میو 3ماهه که میگیم بوس کن بعد چون بلد نیستی دهنتو باز میکنی میزاری روی لپمون 2ماهه که میگیم پاهات کجاست پاتو میاری بالا بعضی وقتا میگی پا پا پا وقتی میگیم دست بزن دست میزنی تازه خودت هرکاری که فکر میکنی خوبه که انجام دادی خودتو با دست زدن تشویق میکنی مثلا یه قاشق غذا میخوری یا دوتا اسباب بازیاتو میزاری روی هم ماشینتو وقتی میگیم روشن کن زود روشنش میکنی و حتی گاهی میگیم خاموش کن میر...
19 اسفند 1399

غنچه بودی گل شدی!

سلام اقا قشنگه سلام لامپ 2000وات خونه خان داداش الان داشتم عکساتو نگاه میکردم و ضعف کردم برای اون حجم کچلی😍اون حجم مضلومیت و کوچولویی😍 بعد پیش خودم گفتم چه حس قشنگیه که از بچگیت تمام لحظاتت رو دیدیم درست مثل یه غنچه که ازش مراقبت میکنی تا بزرگ بشه و گل بشه😍 (کوچولوییات) محمدحسین این رو هم بگم که این هفته مریض شده بودی و حتی اب میخوردی بالا میاوردی به جرعت میتونم بگم از بدترین لحظات عمرم بود که ضعف میکردی و نشسته خوابت میبرد میوفتادی رو دستم فقط میتونم بگم خدایا شکرت که سلامت شدی  البته همین باعث شد بیشتر ارزشت رو بفهمیم و برات وقت بزاریم😍 پیشرفتات: شلوارتو میکشی بالا دندونای عقبت داره در میاد و کلا 6 ...
16 اسفند 1399

این مدت چه کردی!!!

سلام به روی ماهت محمدحسین دوست داشتم تک تک لحظات رو ثبت کنم مثل اولین قدمت اولین غذا خوردنت و... ولی نشد😢 سرم انقدر شلوغ بود و ماشالله انقدر پر انرژی هستی که فرصت نزاشتی🌺 پس خلاصه هرچی یادمه میگم تقریبا 11ماهگی راه افتادی 5ماهگی غذا خوردنت رو شروع کردیم اونم با حریره بادام که احتمالا عکسش رو گذاشتم دندونت کی درومد؟ اولیش و دومیش یعنی دوتا دندون پایینت تقریبا 8ماهگی فکر کنم در حال حاظرم که 1سال سه ماهته ماشالله 4تا دندون داری بچه خوب و حرف گوش کنی هستی ولی بعضی وقتا لجباز میشی مخصوصا وقتی دعوات میکنم به دستشویی خیلی علاقه داری تا ما میریم گریه میکنی تا حدی که گاهی بقلت میکنم میبرمت توی دستشویی میگم ببین این ایینه...
24 دی 1399