یه عالمه عکس با یه عالمه تاخیر
محمدحسین قشنگم حس میکنم داری بزرگ میشی اونقدری که نمیزارم بابا بهت اخم کنه یا اینکه بعضی وقتا دعوات میکنم یا اینکه... خلاصه که فکر کنم از این به بعد خیلی چیزارو میفهمی و درک میکنی پس امیدوارم چشمات چیزایی خوبی رو توی دنیا ببینه و درک کنه و اینکه زود زود بزرگ بشی
اینم سری عکسایی که تقریبا یکماه ازت گرفتم و فرصت نمی کردم حتی پستش کنم:
آقا محمد حسین نقاش میشود🎨
و پشت صحنه نقاش شدنش بابا و من چی نکشیدیم😐
دوماهه شدنت اونم درست چند روز قبل از کریسمس 🎄☃️
پشت صحنه:
وقتی ایده به ذهنم نمیرسه😪
شیطونیات موقع عکس گرفتن😍😆💖
آقا محمد حسین خان قاجار بر روی دیوار 😎
که البته عکس پشت صحنه و اصلی یکی بود چون کلا داشتی گریه میکردی میگفتی منو بردارررر😭
یکماهگیت ... هی یادش بخیر🍂🍩
به به ببین لک لکا چی اوردن برامون😍😇🌺🎂💞
پ
دوماهگیت بین اسباب بازی های نیایش خاله😋
و در آخر محمد حسین ورزشکار میشود...👶
وقتی میریم خونه خاله جنابعالی صاحب خونه میشی👪😎
کاش این عکسارو جداگانه گذاشته بودم ولی متاسفانه انقدر وقت ندارم که حتی بعضی هاش رو ادیت بزنم پس همشو باهم گذاشتم 😡
و مثل همیشه ارزو میکنم تو و همه بچه ها سالم باشین و خدا به هرکی دلش میخواست نی نی بده😍🎁👶
12:51 دقیقه
شب قبل از امتحان ریاضی ترم اول (پیش دانشگاهی😱)