محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره
وب خاطرات داداشیوب خاطرات داداشی، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات داداشی :)

محمد حسین عزیزم این صفحه رو میزنم تا وقتی بزرگ شدی شاهد رشد خودت و احساسات من بشی یه هدیه کوچولو از طرف خواهری:)

اولین صحبت پدر پسری :)

1398/4/31 19:26
نویسنده : atefeh
658 بازدید
اشتراک گذاری

سلام داداشی بعد یه مدت نسبتا طولانی دارم برات مینویسم😊

 چون همین چند دقیقه پیش یه خاطره جالب یادم اومد :

وقتی بازوق به بابا گفتم دیگه صداهارو تشخیص میدی و میشنوی بابا با تعجب گفت واقعا؟😲

بعدم دستشو روی شکم مامان گذاشت و بدون تلف کردن لحظه ایی و فکر کردن بلندو محکم گفت پسر پسرررر باش😔همون لحظه منو مامان زدیم زیر خنده اخه جنسیتت هنوز معلوم نشده بود .😅👶

میدونی....

 حرف بابا به نظرم شاید3کلمه بود👌

اما...

اندازه 3تا کتاب معنی و مفهوم داشتو اگر بخوام خلاصش کنم میشه :

مرد باش و مرد بودن یعنی  محکم بودن نترس بودن محافظ خانواده بودن و قابل تکیه بودن😉

 در اخر ...

هممون کلی دوست داریم مرد کوچک من 💜

 

 

دوشنبه ساعت7:28 عصر☀️

پسندها (6)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
1 مرداد 98 10:46
ای جان خیلی خوبه آدم یه داداشی داشته باشه وراحت بهش تکیه کنه😍😍
atefeh
پاسخ
امیدوارم هرکسی دلش از این تکیه گاه ها میخواد داشته باشه 😊البته خواهر برادر هردوشون میتونن تکیه گاه باشن😉
نرگسنرگس
10 مرداد 98 11:46
عزیزم ما رو دنبال کنید لطفا😉
atefeh
پاسخ
❤️

27 مرداد 98 20:21
چه خواهر خوبی هستی 😘😘😘😘😘 وبلاگ منم بیا لطفا
atefeh
پاسخ
مرسی لطف دارین 😘حتما