محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
وب خاطرات داداشیوب خاطرات داداشی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات داداشی :)

محمد حسین عزیزم این صفحه رو میزنم تا وقتی بزرگ شدی شاهد رشد خودت و احساسات من بشی یه هدیه کوچولو از طرف خواهری:)

چی صدات میکنیم؟

1398/8/10 1:09
نویسنده : atefeh
265 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خیلی اتفاقی متوجه شدم من و خواهر بزرگه وقتی بغلت میکنیم برات شعر ساختیم و میخونیم 😍

شعر از من در اوردی من:

فدای چشاش فدای لباش فدای دماغ سر بالاش😋😎

 

شعر خواهر بزرگه:

نقل نباتم شکولاتم شکولاتم😍🍭🍬🍩

 

شعر مامان خانوم:

سلام ملیتم تند تند تند😂😐

 

چیزی که توی خونه صدات میکنیم:

خواهر بزرگه: نقل ترم💛

بابا:بهشت بابا❤️

من:اژیر 😐

چون شبا خیلی بد گریه میکردی بعد هرکار میکردیم خاموش نمیشدی صدات میکردم اژیر😂😅

 

امیدوارم در اینده عکسای بهتری ازت بگیرم😐

 

98/8/9

طبق معمول ساعت 1:01 شب

پسندها (9)

نظرات (5)


10 آبان 98 1:22
آخی دلم میخاد بوسش کنم
atefeh
پاسخ
لطف داری عزیزم😍

10 آبان 98 1:25
راستی چند سالته؟
atefeh
پاسخ
17 😊

10 آبان 98 1:36
من فکر کردم کوچولو هستی😊
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
10 آبان 98 1:56
خیلی نازه ماشاءالله خداحفظش کنه😍❤😍
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
10 آبان 98 8:58
اخیییی کوچولووو منم دلم آبجی کوچولو میخواد😊 ولی برای تو عاطفه جون داداشه من آبجی دوست دارم💝💝 دلم میخواد انقدعه بغلش کنم🌹🌹💜