محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
وب خاطرات داداشیوب خاطرات داداشی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات داداشی :)

محمد حسین عزیزم این صفحه رو میزنم تا وقتی بزرگ شدی شاهد رشد خودت و احساسات من بشی یه هدیه کوچولو از طرف خواهری:)

حس شیرین حمایت :)

1398/8/9 2:15
نویسنده : atefeh
233 بازدید
اشتراک گذاری

یه اتفاقی چندوقت یش افتاد... 

خیلی ساده بود اما برای من خیلیی به یاد موندنی شد!

خوابیده بودی انگشت کوچیکمو سفت گرفتی اونقدر سفت که با خودم زمزمه کردم یه روزی همینجوری دستمو محکم میگیری میگی ابجی غصه نخوریا خودم هواتو دارم مراقبتم 😍

هرچند امیدوارم هیچوقت روزای سخت نباشه

ولی...

بودن تو دلگرمیه برای تمام سناریوهایی وحشتناکی که گاهی ذهن ادمو میگیره😱

امیدوارم عمر طولانیی داشته باشی  حمایت گر کوچولو😇

 

اینم یکی از اون اتفقای جدید و دلچسبی که قول داده بودم برات بنویسم😊

9/8/1398

ساعت 2شب⭐️

پسندها (7)

نظرات (2)


10 آبان 98 0:55
گریه ام گرفت😍😘😢
atefeh
پاسخ
😍عزیزم

20 خرداد 99 23:15
سربزن به وبم😍😍😍😍
atefeh
پاسخ
حتما خیلی ممنون که وب مارو دیدین🌹