محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
وب خاطرات داداشیوب خاطرات داداشی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات داداشی :)

محمد حسین عزیزم این صفحه رو میزنم تا وقتی بزرگ شدی شاهد رشد خودت و احساسات من بشی یه هدیه کوچولو از طرف خواهری:)

بی معرفت شدی:

1399/4/17 1:05
نویسنده : atefeh
280 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام غرغرو 😐😂

محمدحسین من این مدت امتحان داشتم فرصت نکردم خیلی باهات بازی کنم منو یادت رفته نه اینکه نشناسی نه مثلا اقامحسن یا خواهر بزرگرو به من ترجیح میدی😐بی تربیت😐

بعد یه اتفاق بد دیگم اینکه وقتی میریم بیرون منو با شال و روسری نمیشناسی😱اخه رفتیم خونه عمو بقلم نمیومدی بعد من شالمو دراوردم یوهو پریدی بقلم😴

خلاصه که حسابی ازت ناراحتم😔

اینم گزارش این مدت😐

دو،سه روز پیش ولادت امام رضا بود و دو ،سه روز بعدش یعنی امروز 9ماهگیه جنابعالی برای همینم بابا بستنی گرفت و رفتیم خونه عمه جون😉

اینم چند روزه پیش که لالایی داداش کوچولورو برات گذاشتیم که بخوابی رفتی جلوی تلوزیون و باعشق تماشا کردی😍البته نخوابیدی😐😂

دیروز صبح برای اخرین امتحانم کلی دیرم شده بود و باعجله داشتم اماده میشدم که دیدم اینجوری خوابیدی اصلا دلم نیومد ثبتش نکنم😍

اینم امتحان نام برده شده که خیلی سرش اذیت شدم (ساعت 4صبح)

گفتم جدیدا عاشق لباسشویی شدی😂

اینم یکی از شماره هایی که روزی ده ساعت باهاشون حرف میزنی😂

اینم اولین شب قدر زندگیت که باید براش یه پست جداگانه میزاشتم ولی فراموش کردم😴

اینجا فکر کنم گفتی این چیه انقد خوشمزش بزار بخورمش😋

اینم اولین باری که تاب سوار شدی اونم چه تاب خطرناکی😡عکس حداقل برای دوماه پیشه😘

باورت میشه دلم میخواست برات پست بزارم ولی گفتم عکس چی بزارم بعد اتفاقی انقدرر عکس پیدا کردم که میخواستم چندتاشو حذف کنم😊

اینم از امشب...

یادت نره عاشقتم😉🌺

ساعت:1:4شب

یک روز بعد از فارغ التحصیلی خواهر کوچیکه😊✨

پسندها (8)

نظرات (3)

🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
17 تیر 99 8:22
خيلي قشنگ بود... حيف من خواهر و برادر ندارم😪
atefeh
پاسخ
😘🌸😍
🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
20 تیر 99 17:15
ماشالله😘😘😘😘😘
خدا حفظش کنه براتون🌸🌸
atefeh
پاسخ
ممنون سلامت باشین😍

21 تیر 99 14:55
وبلاگتون رو دنبال کردم،دنبال کنین😘😘😘😘😘